این هم وصیت من....
نوشته شده توسط : سارا


وصیت می کنم بعد از مرگم به همه بگویی:


دلش همیشه با خدا بود،برای خدا بود و نوکر خدا بود!البته اگر مثل همیشه پوزخندی تحویلم نمی دهی و مسخره ام نمی کنی!


بگو همیشه ساکت بود،چون سخن گفتن برای کسانی که گوشهایشان بسته است را بیهوده می دانست!البته اگر چون گذشته روی از من برنمی گردانی و دیوانه ام نمی خوانی!


بگو صدایش همیشه لبریز از بغض بود اما هیچ گاه اشکی نفشاند،چرا که اشکهایش همچون خودش جایی در این دنیا نداشتند!البته اگر همچون همیشه از کنارم بی اعتنا نمی گذری و وجودم رو بی ارزش نمی خوانی!


اصلا می دانی چه است؟بگو اگر وجود کسی که دیگر در میانمان نیست و به خاک سپرده شده برایتان قدری ارزش پیدا کرده و اکنون نامی از او را می توانید به یاد آرید و دلتان اندکی برای تنهاییش می سوزد و می توانید لحظه ای فکرتان را از مشغله های روزانه خود  دور کنید و به او که دیگر در میانتان نیست نزدیک کنید،نگاهی هم به دفتر دل او که در تنهایی ورق هایش پوسید بیندازید تا شاید هم قطره اشکی از چشمان شما به پایین بلغزد!.....



"سارا زیبایی"





:: موضوعات مرتبط: دل نوشته ها , ,
:: بازدید از این مطلب : 830
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: